علامه طباطبايي معتقد است : مراد از كلمه طيبه، عبارت است از عقايد حقي كه ريشهاش در اعماق قلب و نهاد انسان وچود دارد
فرماندار شهرستان کلاردشت آقای صالحی جایگاه درخت در قرآن را این چنین بیان کرد : خداوند عزيز در آيات متعددي از قرآن كريم، براي تفهيم بعضي از حقايق معنوي بهره جسته و براي اين امر از گروهي از آفريدههاي قدرت خويش استفاده كرده كه از جمله آنها ميتوان به درخت اشاره نمود . به عنوان مثال در آيه 24 سوره مباركه ابراهيم آمده است : ” الم تر كيف ضرب الله مثلاً كلمة طيبة كشجرة طيبة اثلها ثابت….” ، در اين آيه شريفه، خداوند عزيز كلمه طيبه را به درختي تنومند و پربرگ و بار تشبيه فرموده كه داراي ريشهاي محكم و استوار ميباشد و شاخههاي انبوه و فراوانش پهنه آسمان را فراگرفته كه چون فصل باردهي آن فرا ميرسد، ميوههاي بسيارش توجه هر بينندهاي را به خود جلب می کند .، در اين كه مقصود از كلمه طيبه چيست ؟ علامه طباطبايي معتقد است: ” مراد از كلمه طيبه، عبارت است از عقايد حقي كه ريشهاش در اعماق قلب و نهاد انسان وچود دارد .”
صالحی خاطرنشان کرد: طبق آيه 26 سوره ابراهيم : « و مثل كلمة خبيثة كشجرة خبيثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار »، سخن از « كلمه خبيثه » در ميان است و شباهت آن با « شجره خبيثه»از این قرار است. در اين آيه نيز اختلاف نظر بين مفسران بسيار است، بنا به ارجاع قبلي، مرحوم علامه طباطبايي ميگويند: كلمه خبيثه در مقابل كلمه طيبه است … و مقصود ازكلمه خبيثه ،شرك به خداست، كه به درختي خبيث تشبيه شده، از جاي كنده شده باشد و در نتيجه، اصل ثابت و قرار و آرام و معيني نداشته وچون خبيث است، جز شر و ضرر اثر ديگري ببار نياورند.
وی افزود: آيه 60 سوره سوره اسراء نيز چنين آورده است : ” و اذا قلنا لك ان ربك احاط بالناس و ما جعلنا الرويا التي اريناك الا فتنة للناس و الشجرة الملمونة في القرآن و نخوفهم فما يزيدهم الا طغاناً كبيراً “، خداوند، گروهي از آدميان را به واسطه اعمال ناپسند و نيز خلق و خوي شيطاني به درختي تشبيه فرموده كه مورد لعنت و نفرين خداوند قرار دارند . گويي آنها تماما از يك ريشه و اصل بوده و همگي شاخ و برگهاي آن درخت ميباشند. علامه طباطبايي پس از بررسي اوضاع و احوال صدر اسلام وگروه هاي سه گانه يهود، مشركين و منافقين، با بيان صفات و ويژگيهاي هر يك از آنها، نتيجهگيري ميكنند كه مراد از « شجره ملعونه» در آيه مورد بحث، همانا منافقين هستند كه : ” در ظاهر مسلمان بودند و تظاهربه اسلام ميكردند و در ميان مسلمانان، يا از راه فاميلي و يا از راه پيروزي عقيده و مسلك ، بقا و دوام يافته ودر اعصار بعدي هم فتنه مسلمانان شدند ».