مراسم ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) در حوزه علمیه الزهرا (س) برگزار شد
منزلت و بزرگی انسان به واسطه ی فضیلت است و نیل به فضیلت و علوّ درجه نزد خدای منّان ، از راه طاعت برای او حاصل می شود.
در جمع طلاب مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت کارشناس فرهنگی خانم لیلا قلوزی ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد حضرت ابوالفضل العباس (ع) بیان کرد: منزلت و بزرگی انسان به واسطه ی فضیلت است و نیل به فضیلت و علوّ درجه نزد خدای منّان ، از راه طاعت برای او حاصل می شود. حضرت ابالفضل العباس (ع) در صف اول از صفوف متّقین ، زاهدین و تارکین دنیا قرار دارد و از مواظبین بر اعمال نیک و طاعت و مسارعین به سوی مرضات الله بوده و در جهاد به دلیل قول تعالی در سوره صف آیه 4 ” انّ الله یحبّ الذین یقاتلون فی سبیله صفّا ” ، در صدر مجاهدین اسلام است و این فضیلت ها اثرش در قمر بنی هاشم (ع) آشکار و به واسطه ی آن وجه تمایزی بر سایر مجاهدین و به دلیل ثبات و حسن نیت و اخلاص خواهد بود: اول از جهت منزلت و درجه در جنان عالیه و دوم باز هم از دو جهت است: جهت حیات برزخی و جهت بقای شعائر در دنیا.
مراسم میلاد آقا امام حسین (ع) در حوزه علمیه الزهرا (س) کلاردشت برگزار گردید
در جمع اساتید ، کادر و طلاب مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت استاد راضیه ره انجام ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد با سعادت امام حسین (ع) و روز پاسدار بیان کرد:مجالسی پس از ولادت و پیش از شهادت حضرت بر پا گردید، نخستین آن مجالس بر فراز آسمان و در کنار سدره المنتهی بود، این مجلس در شب ولادت حضرت بر پا گردید که بیانگر هیبت او و خداوند بود و شنونده ، جبرئیل و هزار گروه از فرشتگان که به فرمان خدا برای عرض تبریک ولادت نور به پیامبر گرامی به سوی او فرود آمده بودند، جبرئیل دستور یافت ضمن تبریک به پیامبر و گرامیداشت ولادتش بگوید این فرزند گر انسان است در راه حق مظلومانه به شهادت می رسد.
ایشان خاطرنشان کرد: محافلی پیش از خلقت آدم برگزار می شد که خداوند سرنوشت و مقدرات را در لوح محفوظی نگاشت و قلم و لوح بر امام حسین (ع) اندوهگین شدند، مجالسی نیز پس از آفرینش آدم و قبل از ولادت امام حسین (ع) برگزار گردید که فرشتگان بر رخدادهای شهادت امام حسین و عاشورا گریستند.
استاد ره انجام افزود: علامه طباطبایی فرمودند : سین کلمه حسین به معنای انسان کامل است و زمانی که { حای } آن برداشته می شود انگار سر امام امام حسین (ع) را بریدند.
عید مبعث
آن حضرت در حالي كه در غار حرا در حوالي مكه معظمه به عبادت و نيايش ميپرداخت، جبرئيل امين بر وي نازل شد و بر وي آياتي از قرآن مجيد را به عنوان طليعه و آغاز كتاب هدايت و سعادت بخواند و وي را به كسوت نبوت مفتخر ساخت. نخستين آياتي كه بر آن حضرت فرود آمد، آيههاي سوره 96 قرآن مجيد يعني سوره علق بود.
روايت شده است كه امام حسن عسكرى عليه السّلام كه در حال توصيف بعثت نبى اكرم صلّى اللّه عليه و آله بود، فرمود: «… تا اين كه به چهل سالگى رسيد، و خداوند قلب كريمش را بهترين و والاترين و خاشعترين و مطيعترين قلبها يافت. پس به درهاى آسمان اجازه داد و آنها بازشدند و به ملائكه اجازه داد و آنها نازل شدند و در اين حال محمد صلّى اللّه عليه و آله به آنها مىنگريست. پس رحمت از طرف عرش بر وى نازل شد و او به روح الامين، جبرئيل- طاووس ملائكه- نگاه مىكرد، جبرئيل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تكان داد و گفت: اى محمد! بخوان، محمد فرمود: چه چيزى را بخوانم؟ گفت: اى محمد!اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّكَ الْاَكْرَمُ * اَلَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ…». (قرآن را) به نام پروردگارت- كه هستى را آفريد- بخوان همو كه انسان را از خون بسته آفريد. بخوان كه پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو كه با قلم تعليم داد و آن چه را كه انسان نمىدانست به او آموخت.سپس آنچه را كه مىبايست بر او نازل كرد و خودش به سوى پروردگارش بالا رفت.محمد صلّى اللّه عليه و آله از كوه پايين آمد در حالى كه عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهى او را مدهوش خود كرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چيزى كه اضطرابش را بيشتر مىكرد، اين بود كه مىترسيد، قريشيان او را تكذيب كرده و او را به ديوانگى نسبت دهند، در حالى كه او عاقلترين مردم و گرامىترين آنان بود و مبغوضترين چيزها در نظر او شياطين و اعمال ديوانگان بود؛ بنابراين، خداوند اراده كرد كه قلبش را مملوّ را شجاعت نمايد و به او فراخى دل عنايت فرمايد. براى همين از كنار هر سنگ و درختى كه ردّ مىشد، مىشنيد كه مىگفتند:«السّلام عليك يا رسول اللّه» .
به روايتي، جبرئيل امين با هفتاد هزار فرشته و ميكائيل با هفتاد هزار فرشته فرود آمدند و براي آن حضرت، كرسي عزت و كرامت آوردند و تاج نبوت و رسالت را بر سر آن بزرگوار گذاشتند و لواي حمد را به دستش داده و گفتند بر فراز اين كرسي برو و خدايت را سپاس گو. به روايت ديگر آن كرسي از ياقوت سرخ و پايهاي از آن از زبرجد و پايهاي از مرواريد بود و چون فرشتگان به سوي آسمان صعود كردند، آن حضرت از كوه حرا پايين آمد و انوار جلال او را فراگرفته بود، به طوري كه كسي توان نظر كردن به چهره مباركش را نداشت و بر هر درخت گياه و سنگي كه ميگذشت، وي را سجده ميكردند و با زبان فصيح ميگفتند: السلام عليك يا نبي الله، السلام عليك يا رسول الله.همين كه وارد خانه شد از نور چهره مباركش خانه خديجه كبري سلام الله علیها منور شد و آن بانوي پرهيزكار پرسيد: اي محمد! اين چه نوري است كه در تو مشاهده ميكنم؟ حضرت فرمود: اين نور پيامبري است، بگو: لا اله الله، محمد رسول الله. خديجه گفت: من سالهاست كه پيامبري تو را ميدانم و هم اكنون نيز شهادت ميدهم كه خدايي جز خداوند يكتا نيست و تو رسول و پيامبر خدايي. بدين گونه خديجه نخستين كسي بود كه به همسرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله ايمان آورد.
از ميان مردان نيز امام علي بن ابيطالب علیهالسلام، به محض ديدن چهره نوراني پيامبر صلی الله علیه و آله به وي ايمان آورد و شهادتين را بر زبان جاري كرد. از آن پس پيامبر صلی الله علیه و آله در كنار خانه خدا نماز ميگذارد و خديجه سلام الله علیها و علي علیهالسلام بر او اقتدا ميكردند و نماز ميخواندند. اين سه نفر، با جان و مال و هستي خويش اسلام را پرورانده و فراگير نمودند.
مراسم معنوی اعتکاف
مدیریت مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت خانم بحر کاظمی با اشاره به فضائل ماه رجب و مراسم معنوی اعتکاف بیان کرد: در جهت برگزاري اين مراسم معنوي، برنامه های مختلفي از جمله برگزاری برنامه های متنوع عبادی، اخلاقی، کارگاه های معنوی و معرفت افزایی و همچنین استفاده از محضر سخنران های متعدد، مداحان اهل بیت، قاریان و شخصیت های بارز علمی .
خانم بحر کاظمی با تاکید بر اهداف برگزاری این مراسم معنوی و اعزام مبلغ در کنار معتکفین، خاطرنشان کرد: تقویت فعالیت و ارتقای مسائل اخلاقی، مذهبی و معنوی در سطح شهرستان و همچنین ایجاد انسجام بیشتر در سایه مسائل معنوی در بین طلاب و عموم مردم از جمله اهداف مهم برگزاری این مراسم معنوی است.
وی همچنين با اشاره به نقش اعتکاف در بین جوانان، یادآور شد: از آنجا که عبادت و بندگی خدا بارزترین شاخص هر انسانی است و این نوع مسائل در شخصیت دهی و راهنمایی ما انسانها به ویژه جوانان نقش کلیدی و اساسی دارند، لذا بر خود لازم دانستیم تا همراه با سایر مردم این نقش کلیدی را در سطح شهرستان بتوانیم بیشتر گسترش دهیم.
مدیریت مدرسه علمیه الزهرا (س)کلاردشت با بیان اینکه اعتکاف خلوت گاهی است بین انسان و خدای خویش که او را از کارهای روزمره و دل مشغولی های بسیار فارغ می سازد و همچنین ارتباط بنده را با خدا خیلی نزدیک می کند و نقش بسیار زیادی در پالایش روح انسانها به ویژه جوانان دارد، گفت: در واقع اعتکاف نوعی بیمه معنوی برای بندگان محسوب می شود تا بتوانند با نزدیک شدن به خدا وظایف گوناگون خود در عرصه خانه، حوزه و جامعه بخوبی ایفا کنند.
پیام تسلیت به مناسبت وفات حضرت زینب (س)
صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است / احترام عشق هم از احترام زینب است
داوری بنگر که در بیدادگاه شهر شام / با حسین همدست گشتن اتهام زینب است
مشت را کرده گره با هیبت و احساس گفت / این حسین فرمانده عالم، امام زینب است
گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است / بعد زهرا رتبه ی برتر مقام زینب است . . .
زینب کبری(س) به دنیا آمده بود تا صبر و شکیبایی را از حضور خویش شرمسار کند.
آه،ای ام المصائب، تمام داغها و سوگها، در حضور مصیبتهای تو رنگ میبازد و از یاد میروند.
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد
برگزاری مراسم میلاد امیرمؤمنان علی (ع) در مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت
مهمترین جلوه عدالت اجتماعی امام علی (ع) حفاظت از بیت المال و تقسیم عادلانه آن بین مردم است.
به گزارش خبرنگار مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت در جمع طلاب و اساتید این مدرسه خانم کاویانی ضمن عرض تبریک به مناسبت ولادت امیرمؤمنان علی (ع)، جلوه عدالت حضرت علی را این چنین بیان کرد: دوران کوتاه حکومت امام علی(ع) بهترین مصداق برقراری عدالت در جامعه اسلامی میباشد. عدالتی که همگان را برابر ساخت و حقوق را به تساوی تقسیم نمود. جامعهای که در آن سیاه و سفید، عرب و عجم، با یکدیگر تفاوتی نداشتند. هر کس میتوانست به راحتی حقوق خویش را دریافت کرده و بدون دغدغه به امرار معاش پردازد. سیره امام علی (ع) بهترین الگو برای هر انسانی است که میخواهد عادلانه زندگی نماید. بدین منظور در این مجال به بررسی عدالت اجتماعی در نهج البلاغه، میپردازیم.
وی تصریح کرد: مهمترین جلوه عدالت اجتماعی امام علی (ع) حفاظت از بیت المال و تقسیم عادلانه آن بین مردم است. ایشان در فرازی از خطبههای خود (خطبه ۱۳ نهج البلاغه) میفرمایند: ” به خدا سوگند! بیت المال تاراج شده را هر کجا باشد که بیابم به صاحبان اصلی آن بازمیگردانم، اگر چه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است ” .
کاویانی خاطرنشان کرد: امام علی (ع) هنگامی اداره دولت اسلام را برعهده گرفت که معیارها، در مراحل پیشین حق با باطل مخلوط شده بود، پس هدف حضرت از مواجه شدن با حکومت، تأسیس نمونه دولت عدل الهی بود. از این رو اصرار داشت که بیعت با او آشکار انجام شود تا رضایت امت معلوم گردد. آنگاه حضرت با طبقهای روبه رو شد که در نظام پیشین موقعیت اجتماعی و مالی متمایز از دیگر مسلمانان داشتند، پس با ایشان مقابله کرد و امور را به جای خود، یعنی برابری شدید میان مردم در حقوق و تکالیف، بازگرداند، در نتیجه، آتش چندین جنگ علیه حضرت افروخته شد. از سوی دیگر، اردوگاه امویان از سیاست رشوه و خریدن پنهانی همپیمانان سود میجست. امام علی(ع) با رد این سیاست، بر پیروی از سیاست مبتنی بر عدل و برابری میان مردم پای میفشرد. امام (ع) به این مقدار نیز بسنده نکرد؛ بلکه همه داراییهایی را که با زور و از راه چپاول گردآوری شده بود، مصادره کرد. امام علی (ع) اصرار داشت از خود و دوستان و یاران خاصش اسوه و نمونهای در دوری از خوشیها و لذات دنیا ارائه دهد، به این اعتبار که اینگونه بودن حاکمان برای سیاست عدالت اجتماعی، امری طبیعی است. علاوه بر این، امام (ع) مُصِر بودند که حال تولید و تولیدکنندگان مراعات شود و آنان به پرداخت مالیاتهایی که توان آن را ندارند، مکلف نشوند و با ایشان بزرگوارانه برخورد شود.
برگزاری مراسم ولادت امام جواد (ع) در حوزه علمیه الزهرا (س) کلاردشت
همه امامان بزرگوار، در همه جهات دنیوی و اخروی، هادی و ناصرند .
به گزارش خبرنگار مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت مراسم ولادت امام جواد (ع) در مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت برگزار گردید.
در این مراسم خانم ابراهیم زاده بابالحوائج بودن امام جواد علیهالسلام را این چنین بیان کرد: همه امامان بزرگوار، در همه جهات دنیوی و اخروی، هادی و ناصرند اما هر کدام از امامان ما در یکی از ابعاد، ظهور و بروز بیشتری دارند، مثلا در بین عرفا و علما معروف است که اگر کسی از خداوند متعال، علم بخواهد به وجود مقدس امام باقر (ع) و امام صادق (ع) توسل پیدا کند، یا اگر کسی طالب معنویت است به حضرت علی (ع) متوسل شود.
وی خاطر نشان کرد: از این رو، مشهور در بین فقها و علما و اهل معنا این است که برای طلب رزق و روزی در دنیا و برآورده شدن حاجات مادی و دنیوی، توسل به امام جواد (ع) بسیار مجرّب است و این هم فقط صرف ادعا نیست، هم از زبان بزرگان نقل شده و هم به تجربه ثابت شده که توسل به ایشان سبب گشایش گرههای مالی و اقتصادی میشود که خود مردم متدین ما تجربه کردهاند و در حکایات و احوالات مومنان، بسیار ذکر شده است و اساسا لقب ایشان، جواد است و جود، وصف کسی است که زیاد میبخشد و لذا اعطای این لقب برای ایشان بیجهت نبوده است.
12 فروردین روز جمهوری اسلامی ایران گرامی باد
12 فروردین،روز جمهوری اسلامی تبلور اتحاد و ایمان روز
به ثمر نشستن نهال اراده و ایستادگی
روز آفتابی استقلال، گرامی باد.
فضیلت ماه رجب از نگاه آیت الله جوادی آملی:
آیت الله جوادی آملی:
ماه پربرکت رجب در پیش است، تا میتوانید در ماه رجب روزه بگیرید، مخصوصا کسانی که قدرت جوانی دارید، از روزه های این ایام و مبعث و ایام اعتکاف فراموش نشود،
درس و بحث گوشه ی از کار است، اساس کار جای دیگر است!
اگر این اساس کار را رعایت بکنیم، آن وقت لذت علم و طهارت را میچشیم، اگر لذت طهارت را بچشیم هیچ چیزی جای آن را نمی گیرد، اگر عالم را به وی بدهیم، برایش گزنده است.
رجبیون کجایند؟؟؟
حضرت امام صادق(ع) فرموده است:
روز رستاخیز سروشیان درون عرش ندا می دهد« این الرجبیون» رجبیون کجایند؟
- گروهی برمی خیزند که چهره شان برای مردم محشر می درخشد، برسرشان تاج پادشاهی آکنده از مروارید و یاقوت است.
- همراه هریک از ایشان هزار فرشته از سوی راست و هزار فرشته از سوی چپ ایستاده اند و به او می گویند ای بنده خدا کرامت خدای بر تو گوارا باد!
- از عرش هم ندا می آید که ای بندگان من! سوگند به عزت و جلال خودم جایگاه شما را گرامی و عطای شما را جزیل قرار می دهم و غرفه هایی از بهشت به شما ارزانی می دارم که از زیر آن جوی ها جاری است و جاودانه در آن خواهید بود و پاداش عمل کنندگان چه نیکوست
- شما برای من در ماهی،روزه ی مستحبی گرفتید که حرمت آن ماه را بزرگ و حق آن را واجب کرده ام. ای فرشتگان من! این بندگان و کنیزکان مرا به بهشت در آورید.
- امام صادق(ع)اضافه فرموده که این پاداش کسی است که چیزی از ماه رجب را روزه بگیرد هرچند یک روز از دهه اول یا دوم یا آخر آن باشد.
(روضة الواعظین،ج2،ص402)
میلاد امام محمد باقر(ع) مبارکباد
هنگامه شادی زین العابدین است
میلاد مسعود امام پنجمین است
آمد به دنیا آنکه نامش جاودانی ست
روشگر آئین وراه زندگانی ست
میلاد امام محمدباقر(ع) مبارکباد
تسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (س)
تسلیت در گذشت آیت الله حاج شیخ محمد علی شرعی
بسم اله الرحمن الرحیم
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: مَوتُ العالِمِ ثُلمَةٌ في الإسلامِ لا تُسَدُّ ما اختَلَفَ اللَّيلُ و النَّهارُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرمایند: مرگ عالم، رخنه اى است در اسلام كه تا شب و روز در گردش است، هيچ چيز آن را نمى بندد.
ارتحال مجاهد خستگيناپذير آيت الله حاج شيخ محمد علي شرعي (رحمهالله) ، موسس مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران موجب تأثر و تأسف فراوان گرديد.
اين عالم متعهد، عمر با برکت خود را در گسترش معارف اهل بيت (عليهم السلام) و ارائه خدمات گوناگون فرهنگي، علمي، سياسي، اجتماعي و تربيتي سپري کرد.
آن روحاني مبارز براي ارتقاء وضعيت علمي و آموزشي طلاب و فراهم آوردن زمينهي لازم در مبارزه با رژيم طاغوت، سالهاي متمادي فعاليتهاي گستردهاي داشت.
مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت ، رحلت این مجاهد فی سبیلالله را به قطب عالم امکان حضرت بقیهالله الأعظم ارواحنا له الفداه، مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، مراجع عظام تقلید (دامتبرکاتهم)، حوزههای علمیه، به ویژه مرکز مدیریت قم واستان مازندران ، مدیران و طلاب مدارس و خانوادهی محترم ایشان تسلیت عرض نموده، رحمت و غفران الهی برای آن مرحوم از خداوند متعال مسئلت مینماید.
تبریک میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع)
میلاد نور مبارک ولادت حضرت پیامبر اکرم (ص) و ولادت حضرت امام جعفر صادق(ع) بر تمام مسلمین جهان مبارک باد.
گل ِ خنده،به روی حیدر مبارکه
بر مسلمین عید پیغمبر مبارکه
صلوات ِ خدا بر احمد،سیّدُنا یا محمد
چون جلوه گر شده،آن خورشید وفا
آوای کائنات،شد مدح مصطفی
خوش آمدی ای،آیت رحمت خدایی
نبیّ اکرم،سَرور ِ کُلّ ما سوایی
ختم ِ رسولان،تو محمد تو مصطفایی
ابالقاسم،یا رسول الله یا محمد…
شهر مکه از قدومت گلفشان شده
اشک شوق ِ دیده ی خوبان روان شده
ذکر دل اهل یقین،یا رَحمة لّلعالمین
روح ِ ایمان ِ ما،نور ِ قرآن ِ ما
کاش قربانی شود،در راهت جان ما
تمام ِ عُمر نوکری میکنم برایت
برای تو ، وَ به اولاد و بچه هایت
رسولُ الله، ای همه هستیَم فدایت
ابالقاسم،یا رسول الله یا محمد…
ای مظهر ِ جَلَوات ِ حیّ سرمدی
حجت الله،صادق ِ آل ِ محمدی
آمدی ای شمس دلها،گل یاس ِ باغ ِ زهرا
ای خورشید ِ عیان،ای شاه ِ اِنس و جان
از نور ِ روی تو،شد نورانی جهان
بنفسی انت،جلوه ی حیّ سرمدی تو
بنفسی انت،صادق ِ آل احمدی تو
بنفسی انت،نور چشم محمدی تو
ولیُ الله یبن الزهرا یا حجتَ الله…
شهادت امام زین العابدین(ع)
تاسوعا
تاسوعای حسینی، روز پای مردی و وفاداری پیروان امام حسین علیه السلام
بر شما دوستدار خاندان عصمت علیهم السلام تسلیت باد
یابا عبداللله الحسین.......
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . .
دلنوشته محرم
کیست عاشق آن که تا پروانه سان پروا کند
جاى در آتش ز شوق شمع، بى پروا کند
کیست عاشق در جهان چون سرور آزادگان
کو به خون پاک خود اسلام را احیا کند
کیست عاشق آن که با ایثار اکبر چون خلیل
راز عشق بى نشان را در جهان افشا کند
کیست عاشق آن که از دریا برآید خشک لب
وز غم طفلان ز غیرت دیده را دریا کند
جان به قربان علمدارى که گر دستش فتاد
درگه اعجاز، چون موسى ید بیضا کند
دست عباس دلاور گشت در میدان قلم
تا بدان طومار مردى را به خون امضا کند
برگزاری مراسم عید غدیر
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر كس از ولايت ائمه (عليهم السلام) سر باز زند اعمال نيكش سقوط مىكند و در جهنم خواهد بود.
به گزارش خبرنگار مدرسه علمیه الزهرا(س) کلاردشت مراسمی به مناسبت حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه ی تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان عرشیان و فرشیان است در مدرسه علمیه الزهرا (س) کلاردشت برگزار گردید.
در این مراسم سنایی ضمن تبریک عید امامت و ولایت ، واقعه غدیر را این چنین بیان کرد: در سال دهم هجرت، به دستور الهى، آخرين سفر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) به مكه براى تعليم حج و اعلام ولايت ائمه (عليهم السلام) آغاز شد. در اين سفر بيش از يكصد و بيست هزار نفر آن حضرت را همراهى كردند كه در شرايط آن زمان سابقه نداشت. بلافاصله پس از پايان مراسم حج، اعلام شد همه حجاج از مكه خارج شوند و براى برنامه اى مهم در غدير خم - كه كمى قبل از محل جدا شدن كاروانها بود ـ حضور يابند. سه روز پس از پايان مراسم حج، سيل جمعيت به سوى غدير حركت كردند.
وی افزود: پيامبر (صلى الله عليه و آله) در اولين بخش سخن به حمد و ثناى الهى پرداختند و صفات قدرت و رحمت خداوند را ذكر فرمودند، و به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند. در بخش دوم، حضرت سخن را متوجه مطلب اصلى نمودند و تصريح كردند كه بايد فرمان مهمى درباره على بن ابى طالب عليه السلام ابلاغ كنم، و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم. در سومين بخش، حضرت امامت دوازده امام (عليهم السلام) را تا آخرين روز دنيا اعلام نمودند تا همه طمعها يكباره قطع شود. از نكات مهم در سخنرانى حضرت، اشاره به عموميت ولايت آنان بر همه انسانها در طول زمانها و در همه مكانها و نفوذ كلماتشان در جميع امور بود، و نيابت تام ائمه (عليهمالسلام) را از خدا و رسول در حلال و حرام و جميع اختيارات اعلام فرمودند.
وی خاطر نشان کرد: براى آن كه هرگونه ابهامى از بين برود و دست منافقين از هر جهت بسته باشد، در بخش چهارم خطبه، پيامبر (صلى الله عليه و آله) با دستهاى مبارك بازوان اميرالمؤمنين (عليه السلام) را گرفتند و آن حضرت را از جا بلند كردند تا حدى كه پاهاى آن حضرت محاذى زانوان پيامبر قرار گرفت. در اين حال فرمودند: «من كنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله»؛ “هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ام اين على هم نسبت به او صاحب اختيارتر است. خدايا دوست بدار هر كس على را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند.”
سپس كمال دين و تمام نعمت را با ولايت ائمه (عليهم السلام) اعلام فرمودند و بعد از آن خدا و ملائكه و مردم را بر ابلاغ اين رسالت شاهد گرفتند.
وی در ادامه افزود: در بخش پنجم حضرت صريحا فرمودند: «هر كس از ولايت ائمه (عليهم السلام) سر باز زند اعمال نيكش سقوط مىكند و در جهنم خواهد بود.» بعد از آن شمه اى از فضائل اميرالمؤمنين (عليه السلام) را متذكر شدند. مرحله ششم از سخنان پيامبر (صلى الله عليه و آله) جنبه غضب الهى را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آيات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: ” منظور از اين آيات عده اى از اصحاب من هستند كه مأمور به چشمپوشى از آنان هستم، ولى بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده است، و چشمپوشى از آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست” . در بخش هفتم، حضرت تكيه سخن را بر اثرات ولايت و محبت اهل بيت (عليهم السلام) قرار دادند و فرمودند: “اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهل بيت (عليهم السلام) هستند.” در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره حضرت بقية الله الاعظم حجة بن الحسن المهدى (ارواحنا فداه فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كردند و آينده اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل الله فرجه را به جهانيان مژده دادند. در بخش نهم فرمودند: پس از اتمام خطابه شما را به بيعت با خودم و سپس بيعت با على بن ابى طالب (عليه السلام) دعوت مىكنم. پشتوانه اين بيعت آن است كه من با خداوند بيعت كرده ام، و على هم با من بيعت نموده است. پس از اين بيعتى كه از شما مىگيرم از طرف خداوند و بيعت با حقتعالى است.
در دهمين بخش، حضرت درباره احكام الهى سخن گفتند كه مقصود بيان چند پايه مهم عقيدتى بود: از جمله اين كه چون بيان همه حلالها و حرامها توسط من امكان ندارد با بيعتى كه از شما درباره ائمه (عليهم السلام) مىگيرم به نوعى حلال و حرام را تا روز قيامت بيان كرده ام. ديگر اين كه بالاترين امر به معروف و نهى از منكر، تبليغ پيام غدير درباره امامان (عليهم السلام) و امر به اطاعت از ايشان و نهى از مخالفتشان است. در آخرين مرحله خطابه، بيعت لسانى انجام شد. حضرت با توجه به آن جمعيت انبوه و شرائط غير عادى زمان و مكان و عدم امكان بيعت با دست براى همه مردم، فرمودند: “خداوند دستور داده تا قبل از بيعت با دست، از زبانهاى شما اقرار بگيرم.” سپس مطلبى را كه مىبايست همه مردم به آن اقرار مىكردند تعيين كردند كه خلاصه آن اطاعت از دوازده امام (عليهم السلام) و عهد و پيمان بر عدم تغيير و تبديل و بر رساندن پيام غدير به نسلهاى آينده و غائبان از غدير بود. در ضمن بيعت با دست هم حساب مىشد زيرا حضرت فرمودند: “بگوييد با جان و زبان و دستمان بيعت مىكنيم."
در پایان مراسم هم مولودی به همین مناسبت برگزار گردید.
روز مباهله
شهادت امام محمد باقر(ع)
گزیده ای از زندگینامه امام محمدباقر(ع)
نام مبارك امام پنجم محمد بود. لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ,بدين جهت كه : درياى دانش را شكافت و اسرار علوم را آشكارا ساخت. القاب ديگرى مانند شاكر و صابر و هادى نيز براى آن حضرت ذكر كرده اند كه هريك بازگوينده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
كنيه امام ابوجعفر بود.
مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى ( ع )است. بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اكبر حضرت امام حسن ( ع )و از سوى پدر به امام حسين ( ع ) مي رسيد.
پدرش حضرت سيدالساجدين , امام زين العابدين , على بن الحسين ( ع ) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجرى در مدينه جانگداز كربلا همراه پدر و در كنار جدش حضرت سيدالشهداء كودكى بود كه به چهارمين بهار زندگيش نزديك مي شد .
شخصیت امام محمد باقر (ع)
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95 هجرى كه سال درگذشت امام زين العابدين ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114 ه . يعنى مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است . ام ابوجعفر امام محمد باقر ( ع )متولى صدقات حضرت رسول ( ص ) و اميرالمؤمنين ( ع ) و پدر و جد خود بود واين صدقات را بر بنى هاشم و مساكين و نيازمندان تقسيم ميكرد , و اداره آنهارا از جهت مالى به عهده داشت .امام باقر ( ع ) داراى خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامى بود .سيرت و صورت ستوده بود. پيوسته لباس تميز و نومي پوشيد .در كمال وقار و شكوه حركت مي فرمود .از آن حضرت مي پرسيدند : جدت لباس كهنه و كم ارزش مي پوشيد , تو چرا لباس فاخر بر تن مي كنى ؟ پاسخ مي داد : مقتضاى تقواى جدم و فرماندارى آن روز , كه محرومان و فقرا و تهيدستان زياد بودند , چنان بود .من اگر آن لباس بپوشم در اين انقلاب افكار , نمي توانم تعظيم شعائر دين كنم .امام پنجم ( ع ) بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خويش برخورد بود .با همه اصحاب مصافحه مي كرد و ديگران را نيز بدين كار تشويق مي فرمود .
شهادت امام محمد باقر(ع)
حضرت امام محمد باقر ( ع ) 19 سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زين العابدين ( ع ) زندگى كرد و در تمام اين مدت به انجام دادن وظايف خطير امامت , نشر و تبليغ فرهنگ اسلامى , تعليم شاگردان , رهبرى اصحاب و مردم , اجرا كردن سنت هاى جد بزرگوارش در ميان خلق , متوجه كردن دستگاه غاصب حكومت به خط صحيح رهبرى و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعى و امام معصوم , كه تنها خليفه راستين خدا و رسول ( ص ) در زمين است , پرداخت و لحظهاى از اين وظيفه غفلت نفرمود .سرانجام در هفتم ذيحجه سال 114 هجرى در سن 57 سالگى در مدينه به وسيله هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست .پيكر مقدسش را در قبرستان بقيع - كنارپدر بزرگوارش - به خاك سپردند .
احادیثی از امام محمد باقر (ع)
امام محمد باقر(ع) می فرمایند:
- نماز ستون دین است و مثالش همانند تیرک و ستون خیمه مى باشد كه چنانچه محكم و استوار باشد میخ ها و طناب هاى اطراف آن پا بر جا خواهد بود ولى اگر ستون سُست یا كج باشد میخ ها و طنابهاى اطراف آن نمى تواند پا برجا باشد.
- نسبت به نماز بى اعتنا مباش و آن را سبک و ناچیز مشمار، همانا كه پیامبر خدا هنگام وفات خود فرمود: هركس نماز را سبک شمارد و یا مسكرات بنوشد از من نیست و بر حوض كوثر وارد نخواهد شد.
- دین مبین اسلام بر پنج پایه و اساس استوار است: 1- نماز 2- زكات 3- حجّ 4- روزه 5-ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام).
سپس افزود: آن مقدارى كه نسبت به ولایت سفارش شده است نسبت به هیچ كدام تأكید نگردیده است و ولایت اساس و محور تمام اعمال مى باشد.
هفتم ذی الحجه ، سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین، نور دیده زهرا، سپهر دانش و بینش، بنیان گذار نهضت علمی علوی و شکافنده علوم الهی امام محمد باقر(ع) تسلیت باد.
روز خبرنگار مبارک.
نوشته هایتان طلوع حقیقت و بیان دردهای کسانی است که نمی توانند بگویند و فریادشان بی صداست.
♥روز خبرنگار مبارک.♥
اعمال مشترک شب های قدر
اعمال مشترک شب های قدر
شب نوزدهم اول شبهاى قدر است و شب قدر همان شبى است که در تمام سال شبى به خوبى و فضیلت آن نمىرسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال مىشود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل مىشوند و به خدمت امام زمان علیه السلام مشرف مىشوند و آنچه براى هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض مىکنند و اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است یکى آنکه در هر سه شب باید انجام داد و دیگر آنکه مخصوص است به هر شبى ،اما اول آن چند چیز است:
اول: غسل است علامه مجلسى رحمة الله علیه فرموده که غسل این شبها را مقارن غروب آفتاب کردن بهتر است که نماز شام را با غسل بکند.
دوم: دو رکعت نماز است در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ بگوید در روایت نبوى صلى الله علیه و آله است که از جاى خود برنخیزد تا حق تعالى او را و پدر و مادرش را بیامرزد.
سوم: قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتَابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَ أَسْمَاؤُکَ الْحُسْنَى وَ مَا یُخَافُ وَ یُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ پس هر حاجت که دارد بخواهد
چهارم: آنکه مصحف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید:
اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ پس ده مرتبه بگوید بِکَ یَا اللَّهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِعَلِیٍّ و ده مرتبه بِفَاطِمَةَ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ و ده مرتبه بِالْحُجَّةِپس هر حاجت که دارى طلب کن
پنجم: زیارت کند امام حسین علیه السلام را (در خبر است که: چون شب قدر مىشود منادى از آسمان هفتم ندا مىکند از بطنان عرش که حق تعالى آمرزید هر که را که به زیارت قبر حسین علیه السلام آمده)
ششم: احیا بدارد این شبها را (همانا روایت شده: هر که احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینى کوهها و کیل دریاها باشد)
هفتم: صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند
هشتم: بخواند: اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْدا دَاخِرا لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَا سُوءا أَشْهَدُ بِذَلِکَ عَلَى نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّةِ حِیلَتِی فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ مَا آتَیْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُکَ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ الْفَقِیرُ الْمَهِینُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِی نَاسِیا لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِکَ فِیمَا أَعْطَیْتَنِی وَ لا آیِسا مِنْ إِجَابَتِکَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِی سَرَّاءَ [کُنْتُ] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِیَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ
و این دعا را کفعمى از امام زین العابدین علیه السلام روایت کرده که در این شبها مىخوانده در حال قیام و قعود و رکوع و سجود و علامه مجلسى رحمة الله علیه فرموده که بهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا از براى مطالب دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان خود و برادران مؤمن زنده و مرده ایشان است و اذکار و صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام آنچه مقدور شود و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاى جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند فقیر (و روایت شده: که خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله عرض شد که اگر من درک کردم شب قدر را چه از خداوند خود بخواهم فرمود عافیت را)
هفته ی معلم
تبریک سالروز ولادت حضرت زهراء(س)
فاطمه گویاترین فریاد عشق / روح سبز عاطفه، همزاد عشق
ای دلت پر نور تر از آفتاب / ای کلامت عشق را تفسیر ناب
موج زن در هر کلامت شط نور / خطبه هایت شرح ناب خط نور
سال نو مبارک...
يا مقلب القلوب والابصار
يا مدبر اليل و النهار
يا محوا الحول والاحوال
حول حالنا الي احسن حال
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر شهرياري برقرار و بر دوام
سال خرم ، فال نيكو ، مال وافر ، حال خوش
اصل ثابت ، نسل باقي ، تخت عالي ، بخت دوام
فقط شبیه خودت هستی،فقط شبیه خودت، زهرا(علیه السلام)
نه مثل ساره ای و مریم، نه مثل آسیه و حوّا
فقط شبیه خودت هستی،فقط شبیه خودت، زهرا(علیه السلام)
اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری
شبیه آیه ی تطهیری، شبیه سوره ی اعطینا
شناسنامه تو صبح است، پدر تبسم و مادر نور
سلام ما به تو، ای باران، سلام به تو ای دریا
مجلس خبرگان از نگاه امام خمینی
مجلس خبرگان یکی از نهادهای عالی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیش بینی شده و سه وظیفه مهم شناسایی، انتخاب نظارت بر رهبر را عهده دار می باشد. اعضای این نهاد عالمانی متعهدند که از سوی مردم برگزیده می شوند.
به همان اندازه که رهبری در نظام اسلامی جایگاهی رفیع و بلند دارد مجلس خبرگان نیز، که وظیفه از در ارتباط با رهبری است، مهم و ارزشمند است.
امام خمینی(قده)به عنوان معمار و بانی انقلاب اسلامی از سالهای نخستین شکل گیری این نهاد، به تبیین جایگاه این مجلس و تشویق و ترغیب مردم به حضور در انتخاب خبرگان پرداخت و نیز خبرگان منتخب مردم را به دقت در انجام وظیفه توصیه فرمود.
دراین جا گزیده ای ازسخنان امام در پنج محور عرضه می گردد:
1- 1- جایگاه مجلس خبرگان
امام در قسمتی از پیامی که به هنگام گشایش اولین دوره ی مجلس خبرگان ارسال داشتند، فرمودند:
“… و اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستم دیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستم شاهی، مسؤولیتی را قبول فرمودید که در رأس همه مسؤولیت ها است و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنج دیده و شهید داده و داغ دیده [ در] گرو آن است.”
2- 2-شرکت مردم در انتخابات
امام بارها و بارها بر حضور مردم در انتخابات خبرگان سفارش اکید داشتند:
« امروز در ملت ما مطرح است قضیه مجلس خبرگان برای تعیین رهبری. این مسأله ای است که نباید ملت ایران برای آن، کم ارج قائل باشد. الان یک دسته- از قراری که شنیدم- دوره افتاده اند که این مجلس خبرگان نباید باشد، برای این که تضعیف رهبری است.مجلس خبرگان، تقویت رهبری است، گول این حرف ها را نخورند، باید همه وارد بشوند، این یک تکلیف است.»
در جمع دانشجویان عضو دفترتحکیم وحدت و انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور فرمودند:
” البته مسائل زیادی در پیش داریم و شما در پیش دارید که باز شیاطین دوره افتاده اند و نمی خواهند بگذارند این مسائل تحقق پیدا کند. یکی همین مجلس خبرگان است که امروز محل ابتلای همه ات. مجلس خبرگان یک مجلسی است که باید شما و ملت بدانند که این مجلس پشوانه ی کشور است برای حفظ امنیت کشور و حفظ استقلال کشر و حفظ آزادی برای کشور و اگر مسامحه در این امر بشود، یک تقصیری است که ممکن است جبران بعدها نشود این تقصیر. باید همان طوری که اعلام می کنند و آن روزی که اعلام می کنند، آقایان بروند و افرادی را که تعیین کرده اند بزرگان، به آن ها رأی بدهند و کسانی هم که خودشان میل دارند که رأی بدهند بروند و شرکت بکنند، در آرا آزادند، هرکس را می خواهند انتخاب کنند، ولیکن شرکت داشته باشند.”
و پیامی که به مناسبت انتخابات مجلس خبرگان صادر کرده اند، نوشتند:
“… و لهذا تعیین خبرگان و فقیه شناسان از تکالیف بزرگ الهی استو هیچ کس را عذری در مقابل اسلام و پیشگاه خداوند قهّار نخواهد بود و من تکلیف خود را در این موضوع ادا نمودم و همان طور که قبلاً تذکر دادم مردم در دادن رأی به اشخاص واجد شرایط آزاد هستند و هیچ کس را حق الزام کسی نیست و من امیدوارم که ملت شریف ایران در این امر مهم الهی که انحرفان از هر چیزی بیش تر با آن مخالفت کرده و می کنند و این نیز از اهمیت آن است، یک دل و یک جهت در روز انتخابات به سوی صندوق ها هجوم برند و آرای خود را به صندوق ها بریزند.”
در وصیت نامه سیاسی- الهی نیز بر این تأکید ورزیدند:
“در وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعییین شورای رهبری یا رهبر در صحنه باشند."
صفحات: 1· 2
حضور طلاب مدرسه علمیه الزهراء(س) کلاردشت در راهپیمایی 22 بهمن(به روایت تصویر)
22بهمن در کلام رهبری
* راهپیمایی بیستودوم بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ نشاندهندهی عزم عمومی ملت ایران است؛ مظهر همان چیزی است که هر دشمنی را در هر حد و اندازهیی از اقتدار نظامی و تواناییهای تبلیغاتی و سیاسی، مرعوب میکند. ۱۳۸۳/۱۱/۱۹
*ملت ایران هر سال با حرکت خود در بیستودوم بهمن، دشمن را در جای خود متوقف و وادار به عقبنشینی کرده. ۱۳۸۳/۱۱/۱۹
*روز ۲۲ بهمن و راهپیمائی ۲۲ بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ مظهر اقتدار ملت ایران است؛ مظهر حضور مردمی و اراده و عزم ملی ملت ایران است که مرد و زن و پیر و جوان، در همهی شرائط به خیابانها میآیند و خودشان را در سرتاسر کشور در مقابل چشم بینندگان قرار میدهند؛ این خیلی باعظمت است. ۱۳۸۶/۱۱/۱۹
انقلاب اسلامی و زمینهسازی ظهوراز منظر امام (ره) و مقام معظم رهبری
در بسیاری از آیات و روایات داریم كه در آخر الزمان اهل حق و اهل باطل به سرحد خود میرسند و در نهایت قیام منجی ـ علیه السّلام ـ تكمیل كننده آخرین حلقه مبارزات بین اهل حق و اهل باطل خواهند بود و عامل پیروزی نهایی اهل حق بر باطل خواهند بود.
همانطور كه بر هیچكس پوشیده نیست بعد از رنسانس یك انحطاط شدید، در مباحث اخلاقی و مذهبی در عالم خصوصاً در غرب پیش آمد كه روز به روز بر شدت آن افزوده میشود و امروزه هم فساد و ظلم به انواع و اقسام گوناگون در عالم واقع میشود كه عبارت است از همان شدت گرفتن قدرت و توان اهل باطل در باطل بودنشان. اما از طرف دیگر در جبهه حق تا قبل از سال 1357 هجری شمسی تحول خاص و قوی شبیه انقلاب كبیر فرانسه رخ نداد تا بتوان تقویت و نیرو گرفتن جبهه اهل حق را هم مشاهده كرد. اگر چه یك سری مقدمات از سال 1342 تا 1357 در حال وقوع بودند و هنوز نتیجه اصلی و چشمگیر كه بتواند عالم را متوجه خود كند وجود نداشت تا اینكه در 22 بهمن 1357 این حادثه واقع شد و تحول بسیار بزرگ و اساسی در جبهه اهل حق هم صورت گرفت و آن عبارت بود از انقلاب عظیم اسلامی به رهبری حضرت امام (ره) در ایران، كه باعث شكل گیری یك نظام و حكومت اسلامی در ایران شد كه در حقیقت تنها مدعی حق و مخالف سرسخت جبهه قوی اهل باطل شد و در مورد این ایستادگی در برابر جبهه باطل و ظلم و فساد رهبر بزرگ این انقلاب و نظام مقدس میفرماید: ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در كشورهای اسلامی میشكنیم و با صدور انقلابمان، كه در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احكام محمدی است به سیطره و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی و مصلح كل و امامت مطلقه حق،امام زمان (عج) هموار میكنیم.
كه در حقیقت باید گفت كه بعد از وقوع این انقلاب تقابل واقعی بین حق و باطل صورت پذیرفت چرا كه تا قبل از آن حریف جدی برای اهل باطل وجود نداشت و این انقلاب و نظام توانست كه یك حریف جدی و قدر برای اهل باطل باشد كه در مقابل ظلم و زورگوییهای آنها بایستد و حتی پا را فراتر گذاشته و مدعی قدرت و حكومت جهانی و گسترش عدل و برچیده شدن ظلم و فساد در همه عالم شود كه در این باره حضرت امام (ره) میفرماید: مسئولان ما باید بدانند كه انقلاب ما محدود به ایران نیست انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (عج) است و… (صحیفه نور ج 21، ص 108)
چرا معمار انقلاب اسلامی بر نقش مردم تاکید میکرد؟
یکی از عناصر مهم توسعهی سیاسی، مشارکت سیاسی مردم است. مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی، از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی است. همچنین این مفهوم به معنای تلاش شهروندان برای انتخاب رهبران خویش، شرکت مؤثر در فعالیتها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورتبندی و هدایت سیاست دولت است (آقابخشی، 1383، ص 25).
به طور کلی، مشارکت سیاسی مبتنی بر «حق» است و ابتنای این حق نیز بر اساس ماهیت اجتماعی زندگی امروزهی انسانها در یک جامعه است. این امر به طور مستقیم با بحث همبستگی ملی و سپس تأمین امنیت داخلی یک کشور مرتبط است. امروزه امنیت ملی کشورها، یعنی واقع شدن در وضعیتی که بتوان از حساسیت و آسیبپذیری ارکان نظام در مواجهه با تهدیدات داخلی و خارجی فروکاست، از اهمیت ویژهای برخوردار است. دلیل این اهمیت از یک سو متأثر از تحولات داخلی و افزایش سطح آگاهیهای عموم و از سوی دیگر، گوناگونی تهدیدات در صحنهی روابط خارجی است.
مشارکت مردمی راهی به سوی فعال نمودن نیروی عظیم تودهای است که در جریان مشارکت، موجبات آگاهی مردم از مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فراهم میشود. به طور طبیعی، مشارکت میتواند بیگانگی اجتماعی را به حداقل برساند و مانع ایجاد هر گونه اثرات منفی روانی و فکری در مردم مانند بیاعتمادی، بیتفاوتی، تکروی، نبود تعاون و توجه به منافع شخصی شود و در مقابل، موجبات تقویت توسعهی همبستگی ملی را، به مثابهی مهمترین پایهی امنیت داخلی، فراهم مینماید.
بیشک نظام اجتماعیسیاسی، حاصل توافق افراد بر ارزشهای مشترک، به منظور نیل به پیشرفت و دستیابی به اهداف مشترک است؛ چنان که توسعهی انسانی در صدر اهمیت آن قرار دارد. بنابراین در استقرار سازوکارهای امنیت ملی پایدار و در تبیین ضرورت پرداختن به امنیت معطوف به اقتدار فرهنگی، نقش مردم بیش از هر مؤلفهی سختافزارانهی دیگری حائز اهمیت است؛ چرا که برآیند مطلوب هر نظام سیاسی، که چگونگی فضای امنیتی جامعه نیز متأثر از آن است، عبارت از میزان رضایتی است که آحاد مردم از عملکرد آن نظام در تعامل با محیط پیرامونی دارند.
در شرایط امنیت معطوف به اقتدار فرهنگی، زمینهی بسط و توسعهی آیینهای مدنی، باورهای مشترک و پیشگیری از ناهنجاریهای سیاسی و اجتماعی فراهم میشود و با تولید و بازتولید ارزشهای انسانی در جامعه، بالتبع سایر ارزشهای حیاتی، که منافع ملی، اهداف ملی، امنیت ملی و… ترجمان آن هستند، تضمین خواهد شد. در غیر این صورت، با ایجاد گسست در مبانی اجتماعی و سیاسی و باورهای عمومی، که نتیجهی بلامعارض عدم پیوند و تعامل بین مردم و دولت است، امنیت ملی نیز در مقابل انواع آسیبها شکننده خواهد بود و در واقع حساسیتهایی که میباید به طور متعارف و طبیعی حلوفصل گردد، به تهدیدی مبدل میشود که کل نظام را با مخاطرهی جدی روبهرو میسازد. لذا در این نوشتار، با تأکید بر سازوکارهای نرمافزارانهی امنیت سعی شده است به طور هرچند خلاصه، نقش تأثیرگذار مشارکت سیاسی در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه معمار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (سلام الله علیه) مورد واکاوی قرار گیرد.
در اندیشه و سیرهی امام خمینی، به عنوان رهبر انقلاب اسلامی، مشارکت مردمی به عنوان یک مسئلهی اصلی، اساسی و تعیینکننده در حوزهی تعیین سرنوشت مشترک و عمومی مورد توجه و عنایت کامل قرار گرفته است. او با توجه به بنیانهای اسلامی، نگرش سیاسی خود و به پیروی از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و پیشوایان راستین او ـکه بیعت را راه ورود مردم به سیاست و مشارکت در تعیین سرنوشت خود میدانستندـ بارها بر ضرورت ورود مردم در صحنهی سیاست و تصمیمگیریهای اساسی جامعه در قالب نهادهای حکومتی تأکید کرده و آن را به عنوان بزرگترین عامل ثبات حکومت و ضامن حفظ امنیت در جامعه معرفی نموده است. برای نمونه ایشان تأکید دارند:«آگاهی مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود» (صحیفهی امام، 1378، ج 4، ص 248)
مشارکت مردمی راهی به سوی فعال نمودن نیروی عظیم تودهای است که در جریان مشارکت، موجبات آگاهی مردم از مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فراهم میشودو میتواند موجبات تقویت توسعهی همبستگی ملی را به مثابهی مهمترین پایهی امنیت داخلی فراهم نماید.
مشارکت مورد نظر امام خمینی، مشارکتی همهجانبه و در تمام ابعاد و از سوی همهی مردم جامعه است که او از آن، تحت عنوان مشارکت کامل همهی مردم یاد میکند و اصلاحات جامعه، تأمین استقلال مملکت و آزادی مردم را در سایهی آن میداند:«اساس کار یک جمهوری اسلامی، تأمین استقلال مملکت و آزادی ملت ما و… اصلاحات لازم… این اصلاحات با مشارکت کامل همهی مردم خواهد بود.» (صحیفهی امام، ج 5، ص 155)
بنابراین در نگاه او، مشارکت سیاسی انحصار به گروه، طبقه، جناح یا صنف خاصی ندارد، جنسیت نمیشناسد و قومیت را مورد توجه قرار نمیدهد و به دین و نوع نگرش انسانها نیز کاری ندارد؛ بلکه از نظر وی، همهی مردم جامعه حق مشارکت در همهی امور سیاسی خویش را خواهند داشت و در برابر چنین حقی، آنها مکلّف خواهند بود. او در بیانی دیگر، از بین سه عامل اساسی که در پیروزی انقلاب و غلبه بر طاغوت نقش داشته است، یکی را مشارکت همهی مردم میداند و آن را در کنار ایمان و اعتقاد به خدا و وحدت کلمه قرار میدهد و به وضوح مطرح میسازد:
«شما مردم شریف ایران… توانستید با اتکال به خدای متعال و وحدت کلمه و مشارکت همهی قشرها، بر طاغوت زمان غلبه کنید و پشت ابرقدرتها را بلرزانید.» (صحیفهی امام، ج 6، ص 518)به علاوه در برابر خطرات ناشی از عدم مشارکت سیاسی مردم، مسئول بودن تمام جامعه را مطرح میسازد (صحیفهی امام، ج 19، ص 328) و در بیانی دیگر، تأکید بر مشارکت دادن مردم در امور توسط حکومت دارد:
«مردم را در همهی امور شرکت بدهیم… دولت عامل اینها [مردم] است، قوهی قضائیه عامل اینهاست، قوهی اجرائیه عامل اینهاست، قوه مقننه عامل اینهاست، ادای تکلیف باید بکنند، شرکت بدهند مردم را در همهی امور…» (صحیفهی امام، ج 20، ص 55)آنچه مسلم است مهمترین عامل در توفیق هر دولت، در فرآیند توسعهی اقتصادیسیاسی، به کارایی آن در جهت تحقق منافع ملی بستگی دارد که این خود مستلزم پذیرش و مشروعیت دولت نزد مردم است. دولت در مقام تجلیگاه و مظهر ارادهی ملی، باید کارایی خود را در زمینهی تأمین نیازهای بنیادین مصرّح در قانون اساسی نشان دهد. در غیر این صورت، باید منتظر کاهش گرایش و اقبال مردم نسبت به دولت بود.
صفحات: 1· 2
استکبارستیزی در گفتمان امام خمینی(ره)
واژه «استکبار» که در ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی به طور مکرر به بهره برداری می رسد از تعالیم قرآن کریم مایه می گیرد. این واژه که مفهوم آن اظهار علو و برتری در زمین و بر دیگران بزرگی فروختن و خود را قاهر و مسلط دانستن است در آیات مختلف قرآنی و برای نمایاندن ماهیت قدرتهای استکباری در هر عصر و زمان و معرفی خصال و صفات و روحیات و عملکردهایشان مطرح می گردد.
«فی صدور هم الا کبر: «نیست در دلهاشان مگر تکبر و احساس بزرگی» (غافر: 56) « فاستکبرتم»: «شما استکبار و گردن کشی کردید»(جاثیه: 31) «کذبوا بایاتنا و استکبروا عنها»: «آیات ما را دروغ شمردند و از روی تکبر از آنها رخ برتافتند»(اعراف: 40) از جمله آیاتی است که به صراحت واژه «استکبار» را درباره جبهه کفر و شرک و نفاق به کار برده و این خصلت و صفت شیطانی و نفسانی را در همه اعصار و به تمام دشمنان و مخالفان دین مبین حق تعمیم داده است.
یکی از مشخصه های بارز اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) تلاش برای وارد کردن واژه ها و مفاهیم قرآنی و اسلامی در ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی بود که از جمله مهمترین آنها واژه استکبار است.حضرت امام(ره) از همان آغاز نهضت، نوک حمله تهاجم خود را به سوی استکبار جهانی و در راس آن آمریکای جنایتکار نشانه رفت و نهضت اسلامی خود را مبتنی بر «دکترین استکبارستیزی» بنیان نهاد. آموزه های قرآنی یکی از مهمترین اهداف ارسال انبیاء و اوصیاء الهی را در طول تاریخ شمرده می شد.
حضرت امام(ره) تنها در مقام توصیف ویژگیهای استکبار جهانی باقی نمی ماند و با بصیرت و آگاهی و شجاعت تمام آمریکای جنایتکار را به عنوان راس استکبار جهانی معرفی و مورد خطاب قرار می دهد.
رهبرکبیر انقلاب اسلامی با فریاد برآوردن آنکه «همه بدبختی ما از آمریکاست»از خوی تجاوزطلبی و ضرورت مبارزه و عدم رابطه با استکبار چنین سخن گفت: «خیال نکنید که روابط ما با امریکا و روابط ما با نمی دانم شوروی و روابط ما با اینها یک چیزی است که برای ما یک صلاحی دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندی برای بره نیست، اینها می خواهند از ما بدوشند، اینها نمی خواهند به ما چیزی بدهند.» 1
ایشان با صراحت تمام آمریکا را «شیطان بزرگ » نامیده و اعلام می دارد: «آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است»2 و از ملت ایران و ملل مسلمان و محروم جهان چنین خواستند: «هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید.»3 و همه مبارزان جبهه توحید در سرتاسر جهان را این گونه بشارت دادند: «اگر دقیقا به وظیفه مان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید.»4
حضرت امام(ره) در این مسیر تلاش کرد تا با نمادسازی جبهه مبارزه با استکبار جهانی را تثبیت کرده و بسط دهد.
حمایت از اقدام انقلابی دانشجویان پیرو خط امام در تسخیرلانه جاسوسی و یاد کردن از آن به عنوان «انقلاب دوم» (انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول) و تثبیت آن به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی، معرفی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به روز جهانی قدس، و دعوت از همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان برای تبدیل این روز به روز مبارزه با رژیم اشغالگر قدس و صهیونیسم بین الملل و استکبارجهانی، و احیای سنت ابراهیمی و محمدی برائت از مشرکین در مراسم حج و فریاد برآوردن شعار مرگ برآمریکا و اسرائیل در این مراسم به عنوان فریضه ای محوری و کلیدی که لازمه پذیرش حج واقعی است، نمونه هایی از این تلاش همه جانبه حضرت امام(ره) در تحقق عملی دکترین استکبارستیزی است.
بخشی از وصیتنامه شهدای دانشجو در مورد انقلاب
بزرگترین نعمتی که خداوند به ما ارزانی داشته نعمت انقلاب اسلامی و حکومت جمهوری اسلامی است.
دانشجوی شهید، اسد ا… حاجی خانی
………………………………………………………………………
در قیامت از نعمتهایی که به ما ارزانی شده سؤال خواهد شد و بزرگترین نعمتی که خداوند به ما ارزانی داشته نعمت انقلاب اسلامی و حکومت جمهوری اسلامی است. در آنجا از ما خواهند پرسید که برای این انقلاب چکار کردیم. آیا با دشمنان انقلاب دشمن و با دوستان آن دوست بوده ایم یا نه؟
بخشی از وصیت نامه دانشجوی شهید، اسد ا… حاجی خانی رودسری
امام خمینی(ره) و نظم و پایداری در کارها
امام علی (ع) فرموده اند:« قَوَام العَیش حُسسنُ التقدیر وَ مَلاکُهُ حَسنَ التدبیر؛ (غررالحکم، حرف ح، شماره 6807)پایداری زندگی به برنامه ریزی درست و وسیله رسیدن به آن تدبیر خوب است.»
نظم خاص امام از ثبات قدم و استواری ایشان حکایت دارد.
یک بار از همسر امام برنامه روزانه ایشان را پرسیدند، ایشان در پاسخ گفته بود: اگر برنامه یک روزشان رابگویم می توانید در سیصدو شصت ضرب کنید. چون امام مطابق برنامه کارهای خود را انجام می دادند، به اطرافیان نیز در این مورد توصیه می نمودند. حتی خواندن نامه ها، مطالعه روزنامه ها و تجدید وضوی امام با نظم خاصی تؤام بود.
دیدگاه امام در مورد تنظیم وقت این بود که وقتی آدمی به برنامه های خود نظم ببخشد مسلماً وجودش نظم می یابد. اینموضوع در زندگی امام کاملاً محسوس بود، آن قدر که وقتی امام در پاریس اقامت داشت پلیس ها می گفتند ما حتی ساعت های خود را با رفت وآمد امام تنظیم می کنیم.( پا به پای آفتاب، 1375، ص 310).
مدیریت زمان در سیره ی امام خمینی(ره)
یکی از چهره های شگفت انگیز قرن بیستم حضرت امام خمینی(ره) است.
حضرت امام خمینی(ره) شخصیت بی بدیلی است که وجود با برکتش برای تمام کسانی که به فضیلت اشتیاق دارند و نسبت به صلابت، فداکاری و استواری در راه ارزشها، ارادت می ورزند موجب افتخار و شکوهمندی می باشد.
یکی از جنبه هایی که امام(ره) در سیره عملی خود مورد توجه قرار داد نظم و ترتیب در زندگی، بهره گرفتن از فرصتها و برنامه ریزی دقیق در تمامی شئونات می باشد.
حضرت علی(ع) در وصیت خود به بستگان و تمام کسانی که توصیه آن امام بدانها می رسد، فرموده اند: « اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم»(نهج البلاغه، نامه 47)
« من شما را و تمام فرزندان و خاندانم و کسانی را که این وصیت نامه به آنان خواهد رسید به پرهیزگاری و نظم امور خودتان وصیت می کنم.»
نظم و مدیریت زمان در امور روزمره
امام خمینی(ره) مقید بودند سر ساعت مقرر از بستر خواب یا استراحت بلند شوند و به امور مربوطه رسیدگی کنند. دقت داشتند در وقت معین غذا بخورند یا بخوابند. اگر کاری داشتند یا با فردی قراری می گذاشتند به هیچ عنوان زمان وعده رابه عقب یا جلو نمی افکندند.
آن قدر دقیق و منظم بودند که اگر واقعاً بنا بود برای صرف غذا بیایند با پنج دقیقه تأخیر، اهل خانه نگران میشدند و با خود نجوا می نمودند دلیل تأخیر آقا چه بوده است؟ همه بی اختیار چشم ها را متوجه اتاق محل اقامت امام می نمودند تا دلیل این دیر کردن را کشف کنند آن وقت مشاهده می نمودند به عنوان نمونه کسی خدمتشان رسیده وسؤالی از ایشان کرده اند که امام برای پاسخگویی لحظاتی با تأخیر رسیده اند.( پابه پای امام، ج1، ص 115)
نواختن زنگ ایثار و انقلاب
همزمان با 12 بهمن آغاز دهه مبارك فجر، صبح روز دوشنبه(زمان ورود تاریخی معماركبیر انقلاب اسلامی به میهن اسلامی) زنگ انقلاب و ایثار در مدرسه علمیه الزهراء(س) کلاردشت به صدا درآمد و این مراسم با پخش سرودهای انقلابی و پذیرایی با چای و شیرینی همراه بوده است.
نظم مطالعاتی امام(ره) تغییر ناپذیر بود
حجت الإسلام والمسلمین سید محمود دعایی: جریان شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی نه تنها در حالات روحی و فکری، بلکه در نظم برنامه روزمره امام اثر نگذاشت. ایشان ساعتی از روز را برای مطالعه کتاب های جدیدی که به دستشان می رسید اختصاص داده بودند و به عنوان مثال تمامی کتابهای مرحوم دکتر علی شریعتی را مطالعه می کردند و به خصوص به آثار آقای مطهری بسیار علاقه داشتند و آثار ایشان و آقای طالقانی را قبول داشتند. در مورد کتابهای دکتر شریعتی نیز معتقد بودند آنقدرها که به این آثار اعتراض و حمله می شود بی مورد است و تا این حد انحراف در میان آنها وجود ندارد. خاطرم هست که در آن ایام کتاب ” طلوع انفجار” حاج سید جوادی را مطالعه می کردند. حاج احمد آقا می گفتند: وقتی امام از تشییع جنازه فرزندشان بازگشتند، ساعت کتابهای روزمره شان بود. کتاب ” طلوع انفجار” را باز کردند و به مطالعه آن پرداختند.
سعادتمند،رسول، درسهایی از امام:نظم و قانون گرایی،قم،تسنیم،1389،ص60.
خاطره ای از خانم طباطبائی در موردشاعری امام خمینی(ره)
مگر من شاعرم
خانم فاطمه طباطبائی: زمانی که به اقتضای رشته تحصیلی ام، یکی از متون فلسفی را میخواندم، بعضی از عبارات دشوار و مبهم کتاب را با امام در میان می گذاشتم. کم کم این پرسش و پاسخ به یک جلسه ی درس بیست دقیقه ای تبدیل شد. این بود تا یک روز صبح، که برای شروع درس خدمت ایشان رسیدم. دریافتم که امام با یک رباعی طنز آمیز به من هشدار داده اند.
فاطی که کنون فلسفه را می خواند | از فلسفه فاء و لام و سین می داند |
امید من آن است که با نور خدا | خود را ز حجاب فلسفه برهاند |
این شعر را که دیدم، مجدانه از ایشان ابیات دیگری درخواست کردم،چند روز بعد این اشعار را نوشتند:
فاطی! به سوی دوست سفر باید کرد | از خویشتن خویش گذر باید کرد |
هر معرفتی که بوی هستی تو داد | دیوی است به ره، از آن حذر باید کرد |
تقاضاهای مکرر من کم کم تأثیرکرد. چون مدتی بعد چنین سرودند:
فاطی! تو و حق معرفت یعنی چه؟! |
دریافت ذات بی صفت یعنی چه؟! |
ناخوانده الف، به یا نخواهی ره یافت | ناکرده سلوک موهبت یعنی چه؟! |
آنچه به من جرأت اصرار می داد، لطف بی کران آن عزیز بود. این چنین بود که هردم بر خواهشهای من افزوده می شد. این ماجر تا آنجا پیش رفت که از ایشان درخواست سرودن غزل کردم و ایشان عتاب کردند. مگر من شاعرم؟! ولی من همچنان به اصرار ادامه دادم تا اینکه چند روز بعد چنین شنیدم:
تا دوست بود تو را گزندی نرسد |
تا اوست غبار چون و چندی نبود |
بگذار هر آنچه هست و او را بگزین | نیکوتر از این دو حرف پندی نبود |
عاشق نشوی اگر که نامی داری | دیوانه نه ای اگر پیامی داری |
سستی نچشیده ای اگر هوش تو راست | ما را بنواز تا که جامی داری |
منبع: سعادتمند، رسول،درسهایی از امام، قم، تسنیم،1389.
انتــخــابات در انــدیشــه امام خمـــیـــنی(ره)
با ملت بودن و بدون ملت بودن
شما مردم را برای پشتیبانی از خود لازم دارید. دولت بدون پشتیبانی مردم نمی تواندکار بکند و هریک از ادارات و وزارتخانه ها باید این مسئله را مد نظر داشته باشند که برای خدا، مردم را راضی نگه دارند و اگر شما تاریخ پنجاه سال سلطنت را ملاحظه کنید، آن وقت تکلیف خودتان را می دانید که با ملت بودن چیست و بدون ملت بودن چیست. همه ما باید برای خدمت به توده هایی که در طول تاریخ همیشه محروم بوده اند، کوشش کنیم. و دولت باید این فرصت را، که در این کشور افرادی پیدا می شوند که خودشان می توانند کارها را انجام بدهند، غنیمت بشمارد و به تدریج، ان شاء الله، به آن جایی برسند که ما دیگر به خارج احتیاجی نداشته باشیم و مسلماً اینها تشویق می خواهند و شما باید به این فکر باشید که برای خدا کار کنید تا نتیجه کارتان تا ابد باقی بماند و بدانید هر کاری که شما انجام دهید و ملت از آن استفاده اسلامی و فرهنگی بکند، برای شما فایده دارد، اگر شما هم نباشید.
منبع: خمینی، روح الله،صحیفه امام،ج18،ص279 تا 280
شاهکار امام(ره) این بود که آگاهی مردم را سرلوحه ی خود قرار داده بود
برنامه صبحگاه مشترک مدرسه علمیه الزهراء(س) کلاردشت باعنوان بیعت با امام عصر(عج) و با حضور کارکنان خانم سایر ادارات در سالن اجتماعات مدرسه برگزار گردید.
این مراسم با پخش کلیپ تصویری راجع به امام زمان(عج)، قرائت دعای عهد، وسخنرانی همراه بوده است.
حجت الإسلام مقیسه امام جمعه شهرستان کلاردشت گفت: شعار زیبایی در دوران امام(ره) بوده که بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی(عج) شد، این انقلاب مقدمه انقلاب حضرت مهدی (عج) است.
وی با اشاره به اینکه امام (رضوان الله تعالی) فرمودند: انقلاب باید از توده های مردم به وجود بیاید خاطر نشان کرد: شاهکار امام(ره) این بود که آگاهی مردم را سرلوحه ی خود قرار داده بود و معتقد به تغییر حکومت با شیوه روز دنیا نبوده است چرا که امام (ره) از آیه لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ تمسک جسته است و توانسته چنین انقلاب با عظمتی را بوجود آورد، امروزه اگر می بینید که آمریکا از سوریه و … نمی ترسد و هراس آن از آگاهی مردم ایران می باشد،مردم باید آگاه شوند، متوجه دین و حقیقت دین باشند که ظلم را نپذیرند.
امام جمعه کلاردشت تصریح کرد: علت نامیدن شعار سال به نام مردم سالاری دینی آنست که امام به حضور و آگاهی های مردم توجه داشت و همین امر باعث شد که انقلاب هم چنان باقی بماند اگر مردم پشتوانه امام و کشورنبودند در حال حاضردر حوزه علمیه الزهراء(س) کلاردشت نمی توانستیم آغاز سی و هشتمین بهار انقلاب را جشن بگیریم.
مقیسه در پایان افزود: طلاب خواهران کلاردشت، خواص بی بصیرت را باید بشناسید، نگذارید رهبر تنها بماند البته مردم در 9 دی نشان دادند که چطور ملت پشت رهبری ایستادند، گروه های کذایی همه شان سرجایشان نشستند در هر حال امام با ایمان به خدا و مردم باور داشت که مردم راه درست را طی می نمایند، انشاءالله خداوند به ما توفیق حرکت در مسیر امام و رهبری دهد، و هرچه توان داریم برای نظام بکار بندیم چرا که اعتقاد داریم این انقلاب به انقلاب امام زمان(ارواحنا له الفداء) متصل خواهد شد.
جلال و جبروت حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها
مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی - قدّس سره - بارها برای طلاب می فرمودند:
علّت آمدن من به قم این بودکه پدرم، آقا سید محمود مرعشی نجفی - که از زهّاد و عبّاد معروف نجف بود - چهل شب در حرم امیر المؤمنین (ع) بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند. پس شبی در حالت مکاشفه، حضرت علی (ع) را مشاهده کرد که به ایشان فرمود: سید محمود چه می خواهی؟
عرض می کند: می خواهم بدانم قبر فاطمه ی زهرا سلام اللّه علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بودند: من که نمی توانم برخلاف وصیت آن حضرت قبر او را معلوم کنم.
عرض می کند: پس من هنگام زیارت چه کنم؟
حضرت فرموده بودند: خداوند متعال، جلال و جبروت حضرت فاطمه را به فاطمه ی معصومه - سلام اللّه علیها- عنایت فرموده اند؛ پس هر کس که بخواهد به زیارت حضرت فاطمه ی زهرا نایل شود، به زیارت حضرت فاطمه ی معصومه - سلام اللّه علیها - برود.(1)
…………………………………….
1- فروغی از کوثر، ص 55.
عنایت حضرت معصومه(س) در فهم قرآن
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی می فرماید:
«روزی به حرم مطهر حضرت فاطمه ی معصومه (س) مشرف شدم و پس از اینکه زیارت را خواندم، خدمت آن حضرت عرض کردم که من امروز آمده ام و هیچ حاجت دنیوی ندارم. فقط یک حاجت دارم و آن این است که درفهم آیه ی «تطهیر» مورد عنایت شما واقع شوم و این آیه را درست بفهمم و مشکلاتم در این زمینه حل گردد. پس به خانه آمدم و مشغول نوشتن مطالبی پیرامون این آیه ی شریفه شدم؛ پس مسائل و مطالبی به برکت حضرت فاطمه ی معصومه (س) برای من روشن شد که شاید اگر پنجاه سال دیگر درس می خواندم آن مطالب برای ما روشن نمی شد!»
………………………………………
منبع:بارگاه فاطمه معصومه (س) تجلیگاه فاطمه ی زهرا(س)، ص 120.
وفات فاطمه معصومه (س) تسلیت باد
کبوتران، سیاه پوش غمی بزرگ بر رواق حرم مرثیه می خوانند و زائران،
اشک ریز و ماتم زده، رفتنت را به سوگ نشسته اند.
وفات فاطمه معصومه (س) تسلیت باد.
انحراف باور قومي درباره هاروت و ماروت و موضع حضرت عسکری (ع)در برابر آنها
در احتجاج طبرسي آمده است كه شماري باور داشتند كه برخي از ملايكه، چون آدميان عصيان و گناه مي كنند و دست به كشتار مي زنند. خلاصه گفتارشان اين بود كه برخي از آنها از عصمت برخوردار نيستند و به فساد و فجور تن مي دهند. مرحوم طبرسي (ره)از قول يوسف بن محمد بن زياد و علي بن محمد بن سيار نقل مي كند كه آن دو به امام عسكري (عليه السلام) گفتند كه قومي از ما گمان دارند كه هاروت و ماروت دو فرشته اي هستند كه فرشتگان آنها را اختيار و انتخاب كردند و هنگامي كه عصيان آدميان در زمين بسيار شد و خداوند آن دو را به همراه ملك ديگري به دنياي آدميان فرستاد، آنها در روي زمين چون آدميان فساد كردند و با زهره زنا كردند و شرب خمر كردند و قتل نفس محترمي را نيز مرتكب شدند. آنگاه خداوند آنها را در بابل عذاب كرد و ساحران و جادوگران آنجا به آن دو سحر و جادو آموختند و خدا هم آن كوكب و ستاره زهره را مسخ كرد. امام پس از شنيدن اين انحراف فكري با بيان مبسوطي به دفع اين شبهه پرداخت: به خدا پناه مي برم از اين گفتار. براستي كه فرشتگان خدا، معصوم و محفوظ از كفر و زشتيها هستند و خداوند در مورد آنها گفته است لا يعصون الله ما امرهم و يعملون ما يؤمرون فرشتگان در آنچه خداوند به آنها امر كرد عصيان و سركشي نمي كنند و آنچه را كه بدان مامور شدند انجام مي دهند، و باز خداوند در مورد فرشتگان گفته است و له ما في السموات و الارض و من عنده (يعني الملائكه) لا يستكبرون عن عبادته و لا يستحسرون يسبحون اليل و النهار لا يفترون (1) بدانيد هرچه و هركه در آسمانها و زمين است از آن خداست. و فرشتگاني كه نزد او هستند از عبادتش استنكاف نكنند و خسته و ملول نگردند. آنها خدا را شب و روز تسبيح مي كنند و هيچ سستي در اين امر نمي ورزند. باز خداوند درباره فرشتگان گفته است كه بل عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون (2): آنها فرشتگان مقرب درگاه حق هستند و درهيچ امري از او پيشي نمي گيرند و همه كارها را با اذن و اجازه او انجام مي دهند. و يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم و لا يشفعون الا لمن ارتضي لهم و هم من خشيته مشفقون (3) هرچه را فرشتگان از آغاز تا ابد انجام مي دهند خداوند مي داند و آنها هرگز از كسي شفاعت نمي كنند جز از كساني كه خداوند راضي باشد و آنها از خوف خداوند در هراسند. آنگاه حضرت فرمودند: خداوند اين فرشتگان را خليفه هاي خودش در روي زمين قرار داد و آنها مثل انبيا و ائمه هستند در دنيا و در روي زمين. آيا برخي از انبيا و ائمه دست به قتل و زنا و شرب خمر زده اند؟ آنگاه امام به آن دو نفر گفت: آيا شما نمي دانيد كه خداوند از ميان افراد بشر، نه از ملايكه و فرشتگان، پيامبران و امامان را برانگيخت؟ آيا خداوند نگفته است و ما ارسلنا قبلك من رسلنا الا رجالاً نوحي اليهم من اهل القري (4): اي پيامبر ما، ما نفرستاديم پيش از تو را مگر از ميان همين مردم و به آنها وحي كرديم كه آن پيامبران از ميان همين قريه ها بودند. پس آشكار مي شود كه خداوند ملايكه را به عنوان ائمه و حكام بر روي زمين نفرستاد بلكه آنها فقط بر انبيا و پيامبران فرستاده مي شدند.
فرار شاه(خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست)
با قطعی شدن خروج محمدرضا از کشور آخرین امیدها از میان رفت و زمام رژیم او به دست شاپور بختیار سپرده شد. با نخست وزیری بختیار، اردشیر زاهدی نیز امید خود را به صدارت از دست داد و زودتر از محمدرضا از کشور خارج شد. محمدرضا اعضاء” شورای سلطنت” را تعیین کرد. در ین شورا شاپور بختیار(نخست وزیر)، جواد سعید(رئیس مجلس شورای سلطنت)،ارتشبد عباس قره باغی( رئیس ستاد ارتش)، عبدالله انتظام، محمدعلی وارسته، علیقلی اردلان و دکتر عبدالحسین علی آبادی عضویت داشتند.
محمدرضا، خروج خود را به تأخیر انداخت تا بختیار از مجلس شورا رأی اعتماد بگیرد.[26 دی] محمدرضا و فرح با هلیکوپتر به مهرآباد رفتند. هواپیمای او ازقبل آماده شده بود و تعدادکمی در فرودگاه حضور داشتند: رؤسای مجلسین سنا و شورا، بدره ای، ربیعی و قره باغی.
محمدرضا حدود 2 ساعت در فرودگاه منتظر ماند تا بختیار از مجلس رأی اعتماد بگیرد و حاضر شود. بالاخره بختیار نیز با هلیکوپتر به مهرآباد آمد و گفت که رأی اعتماد گرفته. محمدرضا و فرح خداحافظی کردند و وارد هواپیما شدند. بختیار و قره باغی نیز وارد هواپیما شدند. بختیار از محمدرضا پرسید که از این پس گزارشات روزانه مملکتی را کجا بفرستد و او جواب داد: ” خودتان بررسی کنید کافی است. به گزارش احتیاجی نیست! سپس قره باغی وضع خود را سؤال کرد و پرسید که تکلیف من با ارتش چیست و چه باید بکنم؟ من نمی دانم در غیاب شما چه سمتی در ارتش دارم؟ محمدرضا پاسخ داد:” ارتش و نیروهای انتظامی در اختیار شماست. هر طور منطق شما حکم عمل کنید، ولو اشتباه باشد عدم رضایتی در من ایجاد نخواهد شد. به شما حق می دهم، چون وضع مشکل است و من هم غیر از منطق از شما انتتظاری ندارم. بعلاوه، دوستی مانند فردوست هم دارید و می توانند با او مشورت کنید.” بختیار و قره باغی خداحافظی کردند و پیاده شدند و هواپیما پرواز کرد.
من قلباً از رفتن محمدرضا خوشحال شدم، هم از لحاظ نجات اواز خشم ملت و هم اینکه اگر عاقل بود می توانست زندگی خوشی را در اروپا و آمریکا داشته باشد. اما آیا محمدرضا در تمام گفتارش، حتی در آن لحظه، صادق بود؟ باید بگویم تصور نمی کنم، زیرا او چنین می پنداشت که بعد از او کشوراز هم خواهد پاشید و باز به او احساس احتیاج خواهد کرد و یا اینکه تعدادی فسر وفادار به او ممکن است دست به کودتایی به نفع او بزنند. اذا، نخست به مصر رفت تا به ایران نزدیک باشد، ولی بتدریج امیدهای او به باد رفت و او نیز از خاک ایران دورتر و دورتر شد.
…………………………………
منبع:ظهور وسقوط سلطنت پهلوی،ج1،خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست،1369.
تلاش هاي علمي امام حسن عسكري(علیه السلام)
تلاش هاي علمي امام حسن عسكري(ع) در چه زمينه هايي بود؟
حضرت امام حسن عسكري عليه السلام با وجود همه فشارها و كنترلها و مراقبتهاي بي وقفه حكومت ظالم عباسي، يك سري فعاليتهاي سياسي، اجتماعي و علمي در جهت حفظ اسلام و تشيع و مبارزه با افكار ضد اسلامي و ضد شيعي انجام داد كه اهم كوششها و تلاشهاي علمي ـ فرهنگي آن حضرت عبارت است از:
1. تربيت شاگردان
گرچه حضرت امام حسن عسكري عليه السلام بر اثر نامساعد بودن زمان و محدوديت بسيار شديد كه حكومت عباسي اعمال مي كرد، موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در سطح كل جامعه نشد، ولي در تربيت شاگرداني كه هر كدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف ناب تشيع و رفع شبهات دشمنان شيعه نقش مهم و به سزايي داشتند، موفق گشت.
شيخ طوسي رحمه الله تعداد شاگردان آن حضرت را بيش از صد نفر ثبت كرده است(1) كه در ميان آنان چهره هاي برجسته و مردان وارسته اي، مانند: احمد بن اسحاق اشعري قمي، ابو هاشم داود بن قاسم جعفري، عبدالله بن جعفر حميري، ابو عمرو عثمان بن سعيد عَمْري (نائب خاص حضرت حجت)، علي بن جعفر، محمد بن حسن صفار و… به چشم مي خورند.(2)
2. تشويق نويسندگان
هر قلم به دست متعهد، نهايت تلاش خود را براي اطلاع رساني، هدايت و… جامعه به كار مي بندد؛ ولي تشويق از نويسنده و آثار او خستگيها را از تن او دور مي كند، و بر فعاليت او مي افزايد، و اين خود عامل توسعه علم و دانش و آگاهي در جامعه مي شود.
حضرت عسكري عليه السلام در كنار تربيت شاگردان از تشويق نويسندگان غافل نبود؛ از جمله داود بن قاسم جعفري مي گويد: كتاب «يوم و ليلة» از يونس آل يقطين را به حضرت عسكري عليه السلام عرضه داشتم. امام فرمود: «تَصْنيفُ مَنْ هذا؛ نوشته چه كسي است؟» گفتم: نوشته يونس است. آن گاه فرمود: «اَعْطاهُ اللّهُ بِكُلِّ حَرْفٍ نُورا يَوْمَ الْقِيامَةِ؛(3) خداوند در مقابل هر حرف، نوري به او در روز قيامت عطا فرمايد.»
البته سيره تمام امامان شيعه بر اين بوده كه بر نويسندگي و كتابت ترغيب و نويسندگان و قلمزنان را تشويق كنند. حضرت صادق عليه السلام به مفضل بن عمر فرمود: «اُكْتُبْ وَ بُثَّ عِلْمَكَ في اِخْوانِكَ، فَاِنْ مِتَّ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنيكَ، فَاِنَّهُ يَأْتي عَلَي النّاسِ زَمانُ هَرْجٍ ما يَأْنَسُونَ فيهِ اِلاّ بِكُتُبِهِمْ؛(4) دانشت را بين برادرانت بنويس و نشر بده! اگر از دنيا رفتي، فرزندانت وارث كتابهايت مي شوند. به حقيقت زمان هرج ومرجي فرا مي رسد كه مردم جز بر نوشته شان انس نمي گيرند[و توجه نمي كنند].»
و همچنين نقل شده است كه برخي آثار را خدمت حضرت عسكري عليه السلام عرضه داشتند كه درباره آن نظر دهد. حضرت فرمود: «صَحيحٌ فَاعْمَلُوا به؛(5) صحيح است بدان عمل كنيد!»
بر اثر همين تشويقها بود كه شانزده تن از شاگردان حضرت، دست به تأليف زدند و 118 عنوان كتاب، ثمره آن شد. از ميان آنها علي بن حسن فضّال 36 كتاب، محمد بن حسن صفار 35 كتاب، عبدالله بن جعفر حميري 19 كتاب، احمد بن ابراهيم 7 كتاب و هارون بن مسلم 6 كتاب دارد.(6)
و همين طور تعداد راوياني كه از آن حضرت حديث نقل نموده اند، به 106 نفر مي رسد.(7)
3. تأليف
حضرت عسكري عليه السلام علاوه بر تربيت شاگردان و تشويق نويسندگان، خود نيز دست به قلم برده و كتب و نامه هاي فراواني را براي توسعه علم و دانش و هدايت و راهنمايي جامعه از خود به يادگار گذاشته است كه به نمونه هايي اشاره مي شود:
يك. تفسير القرآن كه حسن بن خالد برادر محمد بن خالد آن را نقل كرده است. قابل يادآوري است كه امروزه كتابي با عنوان «تفسير الامام العسكري عليه السلام » موجود است كه عالمان رجال و حديث بر آن نقدها دارند و آن را غير از نوشته اصلي مي دانند.
دو. كتاب «المنقبة» كه مشتمل بر بسياري از احكام و مسائل حلال و حرام است.(8)
به جز اينها كتب ديگري نيز به آن حضرت منسوب است.(9)
سه. نامه هاي فراوان.
درزمان امام حسن عسكري عليه السلام تشيع در مناطق مختلف و شهرهاي متعددي گسترش يافته بود و شيعيان در نقاط فراواني متمركز شده بودند؛ شهرها و مناطقي، مانند: كوفه، بغداد، نيشابور، قم، آبه (آوه)، مدائن، خراسان، يمن، ري، آذربايجان، سامراء، جرجان و بصره كه از پايگاههاي شيعيان به شمار مي رفتند. در ميان اين مناطق، به دلائلي سامراء، كوفه، بغداد، قم و نيشابور از اهميت ويژه اي برخوردار بودند.(10)
حضرت براي گسترش فرهنگ تشيع، توسعه علم و دانش، و هدايت و سازندگي، نامه هاي فراواني به آن شهرها نوشته است، مانند: نامه آن حضرت به شيعيان قم و آوه كه متن آن در كتابها مضبوط است،(11) و نامه هاي فراوان حضرت به مردم مدينه،(12) و نامه اي كه امام به «ابن بابويه» نوشته، و نامه مفصلي كه حضرت خطاب به «اسحاق بن اسماعيل» و شيعيان نيشابور نوشته است.(13)
در نامه اخير، آن حضرت پس از توضيح درباره نقش امامت در هدايت امت اسلامي و تشريح ضرورت و اهميت پيروي از امامان و هشدار از سرپيچي از فرمان امام، نوشته اند: «.. اي اسحاق! تو فرستاده من نزد ابراهيم بن عبده هستي تا وي به آنچه من در نامه اي كه توسط محمد موسي نيشابوري فرستاده ام، عمل كند. تو و همه كساني كه در شهر تو هستند، موظفيد بر اساس نامه مزبور عمل كنيد.»(14)
چرا غيبت از زمان امام حسن عسكري(ع) آغاز نشد؟
در باره ی اینکه چرا امام زمان(عج) غيبتشان از زمان امام حسن عسكري(ع) آغاز نشد بايد گفت هر چند آن حضرت به شدت از ديد مزدواران حكومتي پنهان بود و تنها به خواص شيعه نشان داده شده بود ولي با اين حال هنوز به مقام امامت نرسيده بود و لذا معنا نداشت كه آن حضرت به غيبت رود. علاوه بر اينكه امام حسن عسكري(ع) به شدت از آن حضرت حفاظت مي فرمود و امكان نداشت تا امام حسن عسكري (ع) زنده است گزندي به امام زمان(عج) وارد شود اما پس از شهادت امام حسن عسكري(ع) شرائط به نحوي شده كه حفظ جان امام زمان (عج) كه آخرين حجت خدا بود تنها به غيبت آن حضرت وابسطه بود لذا به امر خدا آن حضرت در پس پرده غيبت رفته و دنيا را به اميد ظهور خود نگه داشت.
اما اگر منظورتان اين است كه با توجه به شرائط سخت امام حسن عسكري(ع) چرا غيبت از زمان ايشان شروع نشد بايد گفت با توجه به رواياتي كه در زمينه امام زمان(عج) مبني بر آخرين حجت خدابودن دوازدهمين نفر رسيده بود خلفاي ظالم و مزدورانشان مي دانستند كه حجت آخرين خدا از فرزندان امام حسن عسكري(ع) خواهد بود لذا ترس و وحشت آنان تنها از ناحيه فرزند امام حسن عسكري (ع)بود نه خود آن حضرت و تمام فشارها و ظلمهايي كه به امام حسن عسكري (ع) كردند هم بدين جهت بود پس لزومي نداشت غيبت از امام حسن عسكري(ع) آغاز شود علاوه بر اينكه خداوند اينگونه مقرر فرموده بود كه تنها حجت آخرش را از ديده ها پنهان كند.
شبهه جاثليق نصراني و برگشت مردم از دين
در تاريخ آمده است در روزگاري كه امام يازدهم (عليه السلام) در سامرا در حبس به سر مي بردند قحطي شديدي رخ داد به گونه اي معتمد، خليفه وقت، به مسلمانان دستور داد به صحرا بروند و با نماز استسقا از خداوند طلب باران كنند. مسلمانان سه روز پي در پي چنين كردند و از خداوند طلب باران كردند، ولي خبري از باران نشد. در روز چهارم جاثليق نصراني با شماري از نصارا و مسلمانان براي طلب باران به صحرا رفتند. در آنجا راهب مسيحي دستانش را به سوي آسمان گشود و باران نازل شد. و باز روز دوم مردم براي طلب باران چنين كردند و با دعاي راهب مسيحي آسمان شروع به باريدن كرد و مردم از آب باران سيراب گشتند. آنها از اين كردار راهب تعجب كرده، در حقانيت دين اسلام شك كردند به گونه اي كه شماري از آنها مسيحيت را برگزيدند. اين كردار براي خليفه وقت بسيار سخت و نگران كننده بود. لذا به صالح بن وصيف دستور داد كه امام را از زندان آزاد كرده، نزد او بياورند. پس از آزاد كردن امام، حضرت را نزد خليفه بردند. خليفه به حضرت عسكري (عليه السلام) گفت: امت محمد (صلي الله عليه و اله) را درياب كه بدين وسيله شماري از آنها از دين برگشتند و نصراني شدند. حضرت به خليفه گفت: از مردم بخواهيد كه فردا حاضر شوند. خليفه در پاسخ حضرت گفت: مردم از آب بهره مند شدند و ديگر نيازي ندارند كه فردا به صحرا بروند و طلب باران كنند. حضرت در پاسخ خليفه گفت: مي خواهم شك را از ذهن مردم بزدايم و آنها را از اين واقعه نجات دهم. خليفه امر كرد تا جاثليق و راهب مسيحي در روز سوم هم براي طلب باران حاضر شوند و مردم هم با آنها باشند. با دستور خليفه روز سوم جاثليق و راهب و همه نصارا و مسلمانان براي طلب آب آماده شدند. پس همه نصارا طبق عادت دستها را به سمت آسمان گشودند و آن راهب نيز چنين كرد و بناگاه آسمان ابري شد و باران شروع به باريدن گرفت در اين هنگام امام عسكري براي رفع شك و شبهه از ذهن مردم و براي اثبات حقانيت دين جدش از راهب خواست كه دستش را بگشايد. وقتي او دستش را گشود ديدند در ميان انگشتان او استخوان آدمي است. پس امام آن استخوان را از دست راهب مسيحي گرفت و در پارچه اي پيچيد. آنگاه به راهب گفت: حالا تقاضاي باران كن. راهب دست به چنين كرداري زد ولي به جاي بارش باران، ابرها به كناري رفت و خورشيد نمايان شد. مردم از اين واقعه تعجب كردند و در اين زمان خليفه از حضرت پرسيد: اي ابا محمد، علت اين امر را برايمان بازگو. حضرت فرمود: اينها در بعضي از قبور به استخواني از استخوانهاي انبيا دست يافتند، و استخوان هيچ پيامبري زير آسمان شكار نگشت، مگر آنكه آسمان شروع به باريدن كرد. مردم سخنان حضرت را پسنديدند و سپس دست به آزمون زدند و متوجه شدند امر چنان است كه ابومحمد (عليه السلام) گفته است. پس از اين ماجرا حضرت به سامرا بازگشت و شك و شبهه در حقانيت دين -كه از ناحيه جاثليق و راهب مسيحي ايجاد شده بود - از مردم برطرف شد و اين امر خليفه و مسلمانان را خوشحال كرد. به گونه اي كه حضرت درباره آزادي ديگر زندانياني كه با ايشان بودند سخن گفت و خليفه دستور آزادي همه آنها را صادر كرد.(1)
………………………………………………………
1.مناقب آل ابي طالب، ج4، ص 425.